طرح نصب بنر در نفاط نمونه گردشگری الموت با موفقیت به پایان رسید

طرح نصب بنر در نفاط نمونه گردشگری الموت با موفقیت به پایان رسید

با سلام و درود به همه دوستداران الموت

اجرای طرح نصب بنر با موضوع حفظ محیط زیست پس از طی تمودن یک پروسه پنج ماهه و گذراندن مراحل اداری و اخذ مجوزهای لازم از طرف مسئولین محترم الموت غربی و الموت شرقی از ساعت یازده صبح بیست و دوم اسفتد ماه نود و دو در گردنه الموت شرقی آغاز ودر شامگاه بیست و سوم اسفند ماه در شهر رازمیان به اتمام رسید.

طبق بزنامه از پیش تعیین شده در ساعت هشت صبح با حضور جمعی از دوستداران الموت راهی منطقه الموت شرقی شدیم و با را توجه به نا مساعد بودن شرایط جوی و بارش شدید برف در آن منطقه در ابتدا زمان زیادی را از دست دادیم و اولین بنر را درشرایط بسیار سخت آب و هوایی نصب نمودیم ولی با همت و غیرت دوستان توانستیم زمان از دست رفته را جبران نمائیم و بنرهایی رادر قسطین لار ، سه راهی روستای هریف ، رجائی دشت ، دو راهی روستای دیکین و زر آباد ، سه راهی روستای دیکین اوان نصب نمائیم و سپس راهی شهر معلم کلایه شدیم که با استقبال گرم مسئول محترم محیط زیست شهر معلم کلایه مواجه شدیم و طی نشستی که در محیط بانی معلم کلایه داشتیم جناب آقای زارعی از این حرکت دوستداران الموت حمایت و خواستار ادامه اینگونه حرکت های فرهنگی در منطقه الموت شدند

سپس بنرهایی را در سه راهی روستای شهرک و اندج .دیدبانی دو لوکان اندج و روستای کوچنان نصب نمودیم. در صبح روز 23 اسفند برای ادامه این روند بنرهایی را در سه راهی روستای لامان.قلعه گازرخان. و مسیر ما بین روستای زوارک و گرمارود سینا نصب نمودیم. و در راه بازگشت بنرهایی را در ابتدا و انتهای شهر معلم کلایه نصب گردید و نهایتا راهی دریاچه اوان شدیم و با وجود سرمای 4 درجه زیر صفر حاشیه دریاچه تعداد 3 عدد بنر در حاشیه دریاچه نصب گردید

سپس طبق هماهنگی با آقای خاکپور مسئول محترم محیط زیست الموت غربی راهی رازمیان شدیم ایشان که از ابتدای اجرای طرح در کنار ما بودند زحمت نصب بنرهای منطقه الموت غربی را به عهده گرفتند و با حضور ما در بنرهایی را در شهر رازمیان نصب نمودیم.و در ساعت 9 شب 23 اسفند این طرح با موفقیت به اتمام رسید.

کمکهای نقدی:

دوستانی که در این طرح علاوه برحمایتهای معنوی کمک نقدی کرده اند،عبارتند؛ آقایان: دکتر محمد عسگری،صادق منصوری،شمس الدین رجبی ،محمود عزیزی،محمد رضا یوسفی،حسینعلی رشوند،علی اکبررشوند حمید رضا یوسفی . خانم ها": حدیث باقری ،بیتا جعفری، بلقیس رجبی ،نرگس یوسفی،سمیه حسینی،بهاره یوسفی زهرا یوسفی و فاطمه یوسفی، خانم باقری.

همکاری مسولین ذیربط:

مسولینی که در اجرای این طرح همکاری کرده اند عبارتند: آقای جهان تیغ مسول یگان حفاظت محیط زیست استان قزوین آقای طاهری بخشدار محترم الموت شرقی آقای حامدی بخشدار محترم الموت غربی آقای ضرغام قاسمی ریس شورای شهر معلم کلایه آقای زارعی مسول محیط زیست الموت شرقی آقای خاکپور مسول محیط زیست الموت غربی

حضور جمععی از اعضا در نشستها...:

برخی از اعضا محترم پیج دوستداران الموت که حمایت معنوی کردند و در جلسات حضور بهم رسانیدند عبارتند:آقای محمد الموتی، جناب آقای صادق منصوری،آقای محمود عزیزی ،آقای حسین شهرکی،آقای علی اکبر رشوند، آقای حسینعلی رشوندَ، آقای روح الله جعفری، آقای محمدرضا یوسفی،آقای محمد محمودی رییس یگان حفاظت میراث فرهنگی،آقای مهرداد فلاح، آقای مسعودی، جواد مرادی ،حسین عسگری، محمدرضا انصاری و مرتضی انصاری،محمد عسگری ...و خانم ها: حدیث باقری ،بلقیس رجبی سمیه حسینی، شقایق علایی ، سمانه علیخانی، اشک حدادی.

در خاتمه از حمایتهای کلیه اعضا محترم از طرح مذکور در پیج دوستداران الموت کمال تشکر راداریم. ضمنا" از حمایتهای آقایان سید نجم الدین حسینی و جناب خیری نیز سپاسگزاریم

(دوستداران الموت 92/12/24 عوامل اجرایی طرح.) شمس الدین رجبی

اَلموتی گَبّ یادتِ نُشُو ! بیاد بهمن

چند وقت پیش این عکسو گذاشتم تو فیس بوک با عنوان بهمنی ماشین بیامه تا یادی بشه از خدابیامرز بهمن ملکی یکی از راننده های قدیمی الموت که نامش برای همه مردم اون منطقه آشنا و خاطره انگیزه. امروز دیدم دوست خوبم آقای سالار معصومی ورکی یک مطلب خیلی زیبا با لهجه شیرین الموتی زیر این عکس نوشتن که خیلی خوشم اومد و حیفم اومد تو شبهای الموت نذارمش. واقعا نسل جدید کجا می فهمن بهمنی ماشین بیامه یعنی چی. چه می دونن یه زمانی استشمام بوی جدید دود گازوئیل تو هوای پاک کوهستان چه لذتی داشت چه حس عجیبی داشت؟

بهمنی ماشین بیامه :
وقتی وچَه بیم با وچَان میشیم جِبِهه ؛ وچان سَرخُوری را داشتِن نَدید بَدید بین ؛هی سرکُول هم بالا میشیم مُن بیم وَچَنتا ورکی وچَان ؛ این آهنگران هی می خانِس ما هم کِیفْ هامُکُردیم اَوُ جه بِه کهِ وقتی تانک سِوار ببیم ما وِرِکی وچَان یاد بهمن ماشین دَکِیتیم ؛مُوگُوتیم بهمنی ماشین هم دست کَمی از این تانک هم نِداشت وقتی که زنجیر چَرخِش تِنِاب کلُفت پَشمی اَلَموتی وواشِرِ موتورش هم یه دوزاری ؛ وقتی که زمستان میان بالای گردنه الموت گیر هامُو کُرد تا لَبِهِ پَرتگاه هم مِیشه ناگِهان بهمن اُور میداشت یِه معجزه نَبِه یه خَلاقیت بِه با ابتکار بهمن بِه ؛ مُن خُود شاهد بیم یکی از صحنه ها را با خُودمی ‌چشمان کور شده بَدییم . مَنْ نِمی‌گوئم جنگ وجبهه خطر نِداشت تانک خطر نِداشت ولی اَلان مِنِ یاد میا باور هاکِنْ بهمن ماشین با جمعیت داخل اتوبوس جنگی اش نشسته و ایستاده و وَچان سواره بالای بار بَند اتوبوسِ بهمِن در سرمای سَرد زمستان با زنجیر تِنِاب کُلفت پَشمی الموتی وتَسمه دوزاری بجای واشر چه می تانم اسمشرا بنییم .
اَلانِ وَچان یادشان نی ؛ اَلانِ وَچان با ماشین آخرین سیستم روز ؛ کلاس بالا ، ما خا اسمشان را بَلد نِییم میِشنْ الموت ؛ مِیشنِ ورک ؛ اصلا بهمنی اسم بِلد نیین هی!!! چندسال مگه میبوبهمن ازمای میان بِشیه؟ ولی ما بزرگترها باید توی دفتر خاترات زندگی مان یادداشت هاکُنیم که همه آینده گان بدانن( (بهمن ماشین بیامه ) ) معناش چیه وبهمن کی به وکسی پیدابابُو داستانی درمورد زندگینامه وخاترات درجادهای الموت بنویسه .انشاء .... می نوشته بابی بابوبرای این داستان زنده یاد بهمن ملکی (سلیکانی )
هر جا میشی هرمقامی که میرسی........................هواسِتْ بُو اَلموتی گَبّ یادتِ نُشُو 

منبع:

http://alamutnights.blogfa.com   شبهای الموت