باغدشت

معرفی روستای باغدشت-الموت شرقی

باغدشت

معرفی روستای باغدشت-الموت شرقی

ملا قربانعلی متخلص به بیدل ومعروف به بیدل بادشتی

سلام، یکی از دوستان وهمولایتی های عزیزم از روستای باغدشت در بخش نظرات پیامی گذاشته است با   به این مضمون  :"بزرگان باغدشت اینان نبوده اند. .اینان مال 10 سال پیش اند.آقا.کتاب بیدل را حتما مطالعه بفرمایید.باتشکر.

مطلب این دوست عزیز واعتراض ایشان، در ارتباط با اطلاعاتی است که بنده در اختیار جناب آقای پاتیک شهریاری قرار داده ام که حاصل آن سرودن شعر بسیار زیبای ایشان در وصف باغدشت شد، اما لازم دیدم در پاسخ به این دوست عزیزم و احیانا" کسانی هم که چنین برداشت و تفکری دارند برسانم این جانب از

همه اهالی محترم روستای باغدشت یا دوستانی که هر نوع اطلاعاتی پیرامون تاریخچه روستا دارنداعلام کنند بنده با کمال میل از آن استقبال ودر معرض دید همگان به قضاوت خواهم گذاشت 

 واما پاسخ به آقای محمدی عزیز:

سلام جناب محمدی

شما نوشته اید بزرگان باغدشت، اینان نبودند!!! باز در ادامه مرقوم فرمودید:" اینان مال 10سال پیش اند!!! وسرانجام به این حقیر توصیه فرموده اید:آقا.کتاب بیدل را حتما مطالعه بفرمایید.باتشکر.

دوست عزیزجناب محمدی خوشحال میشوم شما اطلاعات موثق وکاملتری ارایه کنید، وای کاش شما که کتاب بیدل را مطالعه فرمود ه اید! چند سطر  برای ما می نوشتید تا هم این حقیر وهم کاربران فیض میبردیم.

علی ایحال ، علیرغم همه مسایل ، جهت اطلاع شما ودوستانتان عرض میکنم این کتاب را سال گذشته با مبلغ چهارده هزار تومان...تهیه ومطالعه کرده ام

 اسم کتاب ماتمکده است در واقع شرح حوادث کربلا وسر گذشت اسرا ست...که تالیف وتصنیف:بیدل بادشتی الموتی! ...وتصحیح وشرح جدیدش توسط آقای مرادعلی توانا می باشد

چاپ1389 از انتشارات تیرگان، از مجلس اول صفحه11تا مجلس سی وپنجم، فهرست آن صفحه 723 کل کتاب چیزی در حدود737 صفحه می باشد


ملا قربانعلی متخلص به بیدل ومعروف به بیدل بادشتی فرزند رمضان حدود سال1206 ه -ق در باغدشت متولد شد وعصر سه نفر از سلاطین قاجار زندگی میکرده به مکتب وحوزه علمیه قزوین شد گویند، کرامات بسیاری داشته!! این شخص در بدو امر پرهیزگاری وتقوایی نداشت... البته مطلب بالا عینا" از کتاب بیدل است!


جناب محمدی ودوستان در همین کتاب آمده :"اما امروز حتی اعقاب او ازتاریخچه وسر گذشت ومحل دفن بیدل هیچ اطلاعی ندارند


کجا بوده؟! کجا فوت کرده ؟!کجا دفن است؟!!! و اصلا" چنین فردی وجود خارجی داشته؟!!!شما حداقل از آقای جهانگیر بیدلی بپرسید؟! ایشان به اصطلاح از بازماندگان نسل بیدل باید باشند طبق نمودار کتاب...

آقای جهانگیر بیدلی اهل باغدشت واز افراد تحصیل کرده ویکی از دبیران ادبیات موفق منطقه الموت هستند،شما از ایشان بپرسید نه از جناب سرهنگ سهراب بیدلی که بنده به ایشان ارادت دارم ولی منابع ایشان به هیچ وجه سندیتی ندارد وموثق نیست!!

شما از آقای افراسیاب بیدلی، از جناب چنگیز میرزایی و...بپرسید آیا طی این نیم قرن گذشته جز یک کتاب سندی در مورد بیدل وکتاب او مطلبی موثق دیده اند؟


بنظر  حقیر این نویسنده محترم قبل از اینکه به اسناد ومدارک معتبری استناد کند صرفا" اظهار نظر  آقای سهراب بیدلی را آنهم بدلیل نمک گیر شدنش  معتبر دانسته وبر اساس اظهار نظر جناب سرهنگ آن شجره نامه ونمودار و چارت فامیلی را  ساخته وبه کتاب افزوده است!

 توجه کنید عینا"از همان کتاب توسط حاشیه نویس:

اطلاعات فوق را من حضورا"در سفری که به باغ دشت داشتم از اهالی کسب کردم!!در این سفر مهمان دوستم، سرهنگ خلبان، سهراب بیدلی بودم که خود از نواده گان بیدل می باشند، ضروری است همینجا بار دیگر ازسرهنگ تشکر کنم.

سپس طبق اظهار نظر سرهنگ وتعداد اندکی از اهالی مبادرت به این فامیلی زنجیره ای می نماید:
ملا قربانعلی- ملا زین العابدین-حسن-صالح-معصومه-حسن-رقیه-وهب- بابا خان-کرم- سالار -سهراب-محسن -جهانگیر بیدلی

البته بدلایلی از نوشتن اسامی بعضی خود داری کردم .در پایان برای شما وهمه دوستان همفکر شما آرزوی موفقیت مینمایم منتظر نظرات وپیشنهادات دوستان هستم ضمنا"این حق را برای جناب سرهنگ سهراب بیدلی ونویسنده کتاب مذکور قایل هستم چنانچه پاسخی به این مطلب دارند ارایه دهند تا در ذیل همین پست در معرض وقضاوت همگان قرار دهم.     با تشکر شمس الدین رجبی


باغدشت دیار دیده بانان-غزل چهارم

سلام

چندی پیش دوست وهمکار بزرگوارم جناب آقای پاتیک شهریاری درخواست کردند تا اطلاعاتی برطبق سوالاتی که مرقوم فرموده بودند از روستای باغدشت و...  برایشان ارسال کنم بنده نیز صرفنظر از هر مساله ای صادقانه به سوالات ایشان و اطلاعاتی که داشتم ، پاسخ دادم .

حاصل این همکاری وتعامل ، غزلی شد برای باغدشت با نام باغدشت دیار دیدبانان... ، بی شک این شعر زیبا و نام آقای پاتیک شهریاری همواره در تاریخ وذهن مردم خوب وخونگرم باغدشت ماندگار خواهد شد. ان شا الله.

لذا وظیفه خود میدانم به عنوان عضو کوچکی از مردم روستای باغدشت ازشما استاد وشاعرگرانقدر به جهت تقبل زحمت وسرودن این شعر زیبا وماندگار تقدیر وتشکرنمایم.  

 آقای پاتیک شهریاری دست مریزاد، انصافا" حضرتعالی در این فضای مجازی چهره نورانی ودرخشانی در پیوند روستاهای الموت می باشید ، عشق وعلاقه شما به الموت ومردم آن ستودنی است ...کارهایتان ارزشمند ،افکارتان والا و تلاشتان بی نظیر است درخاتمه ،برای شما بزرگوار طول عمر باعزت توام باسلامتی را از درگاه خداوند باری تعالی مسلت می نمایم . حق نگهدارتان -شمس الدین رجبی

               --------------------------------------------------------------------------------

                         غزل چهارم - باغدشت دیار دیده بانان

چهارمین غزل از مجموعه سروده های روستاهای الموت را تقدیم عزیزان می کنم .البته از نظر صنایع شعری این سروده ها همه بر اساس قصیده سروده شده و سراینده آن ها را غزل نامیده است. برخی دوستان اطلاعات بسیار اندکی را ارسال کرده اند که کماکان منتظر ارسال یقیه آن هستم . این سروده را باسبک اشعار فردوسی بخوانید !

در این باغ و دشتی بهشتی به هشت

زبانش به تاتی به باغ و به دشت

به تاریخ ما نامی از آن نشد

چنین خامه ای روزگاران نبد

به وقت خطر برجک بیدلان

چنان دود وآتش کند بی امان

زان همه شالی به شالیزارو دشت

 شهرتی دارد برنج باغدشت

درختانِ گردو همه پر زمغز

 چنان تاتیان با سرودی چه نغز

یکی مسجد و قبلگاهی بزرگ

کنار چناری بلند و سترگ

آب انبار و حمام قدمت خراب

تو گویی گذشته شده چون سراب

یکی رود دارد در آن تشنه لات

به بایزک و اسکول و آن دشکلات

بزرگان آن بیدلان بوده اند

علی اکبر و بابا خان بوده اند

امان الهی بوده مرد خرد

چو چنگیز و افراسیابش سزد

شهید معلم، علی با محمد بنام

خدابخش پیری کند نقل تام

اگر بوی عطر آیدت بر مشام

به دشتش محمد گلان را تمام

عجیب است برایم ازاین کنیه ها

از این بیدلی ها و ان سینه ها

ندارد در آن قصه عاشقی

نه فرهاد و نه عاشق وامقی

کنون شمس اگر قصه هایش نوشت

سرودن به پانیک و این سرنوشت